#سناریو
وقتی سرما میخوری
یونجون: اصلا اجازه نمیده دست به سیاه و سفید بزنی
هرچی دلت بخواد از زیر سنگم شده برات تهیه میکنه
بغلت میکنه میخوابه حتی با اینکه تو اسرار داری سرما میخوره اما گوش نمیده
سوبین: برات سوپ درست میکنه هر چند ساعت تبت رو چک میکنه
تو این مدت مرخصی گرفته تا مطمعن شه حالت خوب میشه
شب برات اهنگ میخونه تا راحت بخوابی
بومگیو: برات اگیو میره تا سرحال شی تو نت سرچ کرده "چه چیز های سرماخوردگی را درمان میکنند" و همه اون ها رو روت امتحان کرده تا خوب شی
تهیون: مرخصی گرفته تا مطمعن باشه تو این مدت حالت بدتر نشه
_ا. ت بریم بیمارستان دکتر بهت سوزن بزنه خوب میشی
همش اسرار داره برین بیمارستان چون میترسه حالت بدتر نشه
کای: بچم اومده برات سوپ درست کنه زده آشپز خونه ترکونده برای همین مادرش برات درست کرده فرستاده
شبا بغلت میکنه میخوابه حتی با اینکه میدونه سرما میخوره در اخر هردو مریض میشین....
یونجون: اصلا اجازه نمیده دست به سیاه و سفید بزنی
هرچی دلت بخواد از زیر سنگم شده برات تهیه میکنه
بغلت میکنه میخوابه حتی با اینکه تو اسرار داری سرما میخوره اما گوش نمیده
سوبین: برات سوپ درست میکنه هر چند ساعت تبت رو چک میکنه
تو این مدت مرخصی گرفته تا مطمعن شه حالت خوب میشه
شب برات اهنگ میخونه تا راحت بخوابی
بومگیو: برات اگیو میره تا سرحال شی تو نت سرچ کرده "چه چیز های سرماخوردگی را درمان میکنند" و همه اون ها رو روت امتحان کرده تا خوب شی
تهیون: مرخصی گرفته تا مطمعن باشه تو این مدت حالت بدتر نشه
_ا. ت بریم بیمارستان دکتر بهت سوزن بزنه خوب میشی
همش اسرار داره برین بیمارستان چون میترسه حالت بدتر نشه
کای: بچم اومده برات سوپ درست کنه زده آشپز خونه ترکونده برای همین مادرش برات درست کرده فرستاده
شبا بغلت میکنه میخوابه حتی با اینکه میدونه سرما میخوره در اخر هردو مریض میشین....
- ۱۲.۳k
- ۰۲ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط